وبلاگ :
سايت اطلاع رساني دكتر رحمت سخني Dr.Rahmat Sokhani
يادداشت :
علل گرايش پزشکان عمومي کشور به تخصص گراي
نظرات :
3
خصوصي ،
9
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
عليرضا نصيرزاده / روان شناس
با عرض سلام و احترام: به نظر من عللهاي شايع گرايش پزشكان عمومي به متخصص شدن را شما به نحو خوبي شرح داديد ولي آنچه مسلم است اينست كه نياز هاي جامعه نيز به سمت تخصصي شدن را افزايش داده و ميتوان واضحتر به اين مسئله نگاه كرد و به دنبال گفته هاي شما ميتوانم بگويم كه اكثريت قريب به اتفاق ، عقل مردم به چشمشونه. من خودم شايد 80 درصد پزشكان متخصص در كشور را قبول ندارم چون تخصصشان فقط همان مدركي است كه گرفته اند و هيچ تاثيري در پيشرفت علم ندارند هر چند كه پيشرفتهاي علم پزشكي ، به گرفتن تخصص نيست. نظام وزارت بهداشت و درمان ما در ايران دچار بحرانهاي خاصي است. مثلا به پزشكان عمومي كه ميتوانند با علم پزشكي خود با چندين قلم دارو بيمار خود را درمان كنند ، نميتوانند داروهاي خاص را بنويسند يعني داروخانه ها ميگويند كه بايد به متخصص مراجعه كني تا با نسخه او داروها را تحويل بدهيم و اين باعث شده كه مردم به متخصصين ، يك جور ديگه اي فكر كنند. دوم بايد طرح پزشك خانواده ، عملي بشود تا مردم اول از سد پزشكان عمومي بگذرند تا در صورت نياز به يك متخصص ، ارجاع داده شوند وگرنه بسياري از متخصصين در ايران ، همان كار پزشكان عمومي را انجام مي دهند و تنها درجه تخصص بودن را با خود يدك مي كنند. سوم عدم شناخت مردم از رشته هاي پزشكي است كه اين هم بر ميگردد به نظام شبكه هاي بهداشت و درمان در شهرستانها كه بايد اطلاعات پزشكي مردم را افزايش دهند و گرنه مردم آنچنان هيپنوتيزم شده اند كه تا مشكلي برايشان پيش مي آيد كه سريعا به سمت پزشكان متخصص مي روند. حالا من كاري به متخصصين جراحي هاي خاص و دندانپزشكان ندارم. چهارم اينكه بدبين شدن مردم به پزشكان عمومي اينست كه اكثر آنها دست به كارهايي مي زنند كه نبايد بزنند مثلا اقدامات زيبايي پوست و ... مي كنند كه يك كار كاملا تجاري است و ذهنيت مردم را به سمت متخصصين فرا مي خواند. الان كه خودم به عنوان كارشناس ارشد روان شناسي كه سابقه 15 سال كار درماني در حيطه مشاوره و روان درماني دارم و با بسياري از پزشكان عمومي و گاها متخصص كار مي كنم ، به اين قضيه واقفم. من خودم به شخصه سواد پزشكان متخصص را كه در حيطه پزشكي اصلا تجربه درماني نداشته اند ، قبول ندارم. الان در شهرستان محل زندگي ام يعني شهرستان ميانه ، پزشك عمومي به نام دكتر آغاسي وجود دارد كه از اقصي نقاط ايران به ديدنش مي آيند چراكه واقعا پزشك متبحري است و آنچه با ديدن بيمار ، تشخيص مي دهد كه چه مرضي دارد ، از پزشكان متخصص كاري در ايران و حتي خارج از كشور ساخته نيست. پزشكان خاصي را مي شناسم كه به جاي تحقيق در رشته پزشكي و كمك به به پيشرفتهاي علم پزشكي ، مي روند دنبال ادبيات و شعر و جغرافي و ... و كتاب تحقيقاتي ادبي مي سازند و يا در كار آپارتمان سازي و غيره فعاليت مي كنند و ديد مردم نسبت به اين پزشكان هم كم شده يعني نميتوانند ديد علمي به آنها داشته باشند.همه چيز كه نبايد به خاطر پول باشد و اگر در حيطه پزشكي چنين باشد ديگر نبايد به پيشرفتهاي علم پزشكي در ايران ، اميدوار بود. من خودم شما را به عنوان يك پزشك عمومي ، تار مويتان را با هزاران پزشك متخصص ، بلانسبت خوبها ، عوض نمي كنم كه اين همه زحمت براي وبلاگتان مي كشيد. ببخشيد سخن به درازا كشيد. بدرود
پاسخ
سلام عليرضا جان ممنونم كه مقاله اينجانب را كامل نموديداز حوصله بي نظيرتان جهت خواندن مقاله سپاسگزاري ميكنم