شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

آموزش پیرایش مردانه اورجینال
+ [تلگرام] ترکان آزربايجان در دهه اول قرن بيست و يک، از وضعيت دوگانه اي برخوردارند؛ همانند شرايطي که در اواخر قرن نوزده داشتند: در آن زمان، آنان از يک سو تراژدي جداسازي سرزمين خود را شاهد بودند، از سوي ديگر در تمامي لايه هاي زندگي فردي و اجتماعي، ناظر نوسازي و نوزايي ملي بودند. امروزه هم ترکان آزربايجان، از طرفي در شرايط فاجعه بار اختناق، تحريف و جعل زبان، هويت، فرهنگ و سياست ترکي به سر مي برند و از طرف ديگر، ملي گرايي ترکيت را در پيوند با مقتضيات زمانه، انديشه ها و کنش هاي مدني و حقوقي معاصر، تجربه مي کنند. وضعيت حاليه ترکان آزربايجان در اين دوگانگي جدال زندگي/مرگ از نظر موقعيت ائتنيکي- زباني- فرهنگي و شرايط سياسي و اجتماعي، همانند شرايط ترکان اويغور در ترکستان شرقي است؛ ترکان اويغور نيز با تمامي فشارها و کشتارهايي که تحمل مي کنند، هويت زباني، تاريخي و فرهنگي خود را نگه داشته اند. ترکان آزربايجان و ترکان اويغور، هر دو از ملت هاي باستاني ترک هستند که با دارا بودن سابقه ديرينه تاريخي در فراز و نشيب تمدني و فرهنگي، مجموعه اي از امپراتوري ها را به وجود آورده و داراي فرهنگ و زبان کهني هستند، اما امروز از آسيميلاسيون همه جانبه اي رنج مي برند. رضا زاده شفق که در دوره پرتلاطم و سرنوشت ساز اوايل قرن بيستم، از پويايي زبان ترکي و تجدد ادبي آذربايجان در ممالک محروسه ايران آگاه بود، درباره تأثيرات ادبيات ترکي آذربايجان و در راستاي مقابله با آن در اجرايي کردن سياست همسان سازي مرکزمحور مي نويسد «طريقه حراست آذربايجان بايد هم جسماني باشد و هم روحاني... بايد معارف، فکر و روح و زبان ايراني در تمام زواياي اين خاک زنده بماند... و اگر در اداي اين تکليف مهم يعني تزکيه و تعليم نفوس، غفلت رود پيش راه ترکي گري را به هيچ وجه نمي توان گرفت و ادبيات جديد و اشعار و رمان هاي ترکي دلنواز ترکي هم چنين کتاب هاي بي شمار علمي که در پنجاه سال اخير در اين زبان تأليف شده اند، فضاي آذربايجان را خواهند پر کرد و آن گاه ديگر آب رفته به جوي نخواهد برگشت.» گذار از استثمار هويت( زباني- فرهنگي- اقليمي) آزربايجان به اداره حقوقي آزاد و دموکراتيک و ملي، الزامات و لوازم سياسي- فرهنگي و اقتصادي را مي طلبد تا، تئوري و ايده هاي ترکيت مدرن را در تجربيات تاريخي معاصر آزموده و آن ها را کاربردي گرداند؛ مساله اي که ناظر به پروسه ملت سازي و تکميل آن با دولت سازي است. رساله حاضر که در «چيستي حاليه ترکان آزربايجان» با طرح پرسش «به چه معنا مي توان در جهان معاصر، شهروند مدرن ترک بود؟»، تأليف شده، جستاري مقدماتي را در تبيين و تشريح مؤلفه هاي ملي گرايي نوين در آزربايجان و در جمع بندي تئوريک و تاريخي- فرهنگي ترک گرايي و پژوهش هاي ترک شناختي قبلي ام، با قرائتي جديد از انديشه ها و روايتي نوين از متن هاي بنيان گذاران ترک گرايي و ترک شناسي کلاسيک، ارائه مي کند. طرفه آن که نوشتن از وضعيت اسف بار ترکان در آزبايجان، اعلام هشدار به فروپاشي هويتي و جلوگيري از آن، با تقويت شعور ملي و قرار گرفتن در پروسه بيداري ملي است. به تعبير هگل، انديشه ورزي خردمندانه، بسان جغد مينروايي است که در خرابي طبيعت بانگ برمي آورد. با دقت نظر در اين مسائل و تدوين آن در متن حاضر، نوشته، نوشتن و نويسنده در کنش، عمل و اقدام جاي مي گيرد؛ اين کنش، به معنايي که شانتال موفه از آن مراد مي کند( هيچ هويت پنهاني، ماوراي کنش وجود ندارد.)، در شرايطي اهميت و ضرورت مي يابد که هويت، زبان، فرهنگ و تاريخ ترکان آزربايجان همه جانبه مورد هجوم قرار گرفته اند. شرايطي که ميلان کوندرا آن را اين گونه نگاشته است: « ملت ها اين گونه نابود مي شوند که نخست حافظه شان را از آن ها مي دزدند، کتاب هاي شان را تباه مي کنند، دانش شان را تباه مي کنند و تاريخ شان را نيز. و بعد کسي ديگر مي آيد و کتاب هاي ديگري مي نويسد و دانش و آموزش ديگري به آن ها مي دهد و تاريخ ديگري را جعل مي کنند.» علي اصغر حقدار آنکارا- 15 اسفند 1396 https://t.me/turkpitik/3849
درب کنسرو بازکن برقی
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top