دکتر چخوف درنگاه گورگی و افتتاح سایت دکتر محمد علی اسلامی
نوشته و طراح سایت : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
سایت زیر چهل وهشمین سایت مشاوره پزشکی است که در مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) شهرستان ارومیه مرکز همیشه قهرمان و سرسبز استان آذربایجان غربی افتتاح و بزودی با مدیریت پزشکی دلسوز و بسیار صبور بنام آقای دکتر محمدعلی اسلامی اداره خواهد شد .من نیز بعنوان طراح سایت برای ایشان در تمام زندگیشان از خداوند متعال آرزوی موفقیت خواستارم . طبق روال قبلی برای ایشان نیز نوشتار یادگاری این بار، دیدگاه ماکسیم گورگی نویسنده شهیر روسی در رابطه با دکتر آنتوان چخوف روسی که به حق رشته پزشکی را در تمام نوشته هایش به بهترین صورت نمایان ساخته و در تمام آثار از روانشناسی بسیار بی بدیل استفاده نموده است را مینویسم. ماکسیم گورگی در باره دکتر چهوف میگوید:"انسان وقتی داستان های چخوف را می خواند خود را در یکروز غمناک اواخر پائیز احساس می کند. هوا صاف و شفاف است، طرح درختها وخانه های تنگ و مردمان تیره و اندوهگین کاملاً آشکار است. همه چیز غریب، بی حرکت، بی امید و تنهاست. افق آبی رنگ و خالی، و به آسمان رنگ پریده ای منتهی می گردد. و نفس آن بر روی زمین بطور وحشتناکی یخ کرده است. زمین هم از گل و لای یخ بسته ای پوشیده شده است. فکر نویسنده بسان خورشید پائیزی با طرح خاصی جاده های یکنواخت، کوچه های کج و معوج، خانه های کثیفی که مردمان بیچاره و درمانده و ناچیز در آنها زندگی می کنند، مردمانی که از ناراحتی و تنبلی نزدیک است خفه بشوند و خانه ها را با جنجال و غو غای خواب آلوده و نامعقولی انباشته اند.
در آثار چخوف صفی از مردان و زنان از برابر ما می گذرند. آنها بنده عشقشان، بنده حماقتشان و بنده بیکارگی و غلام طمع خودشان هستند. و همه چیز خوب زندگی را برای خود می خواهند. بردگان ترسویی که به زندگی سیاهشان چسبیده اند. با انحراف، کج و کوله و بی هدف رد می شوند. زندگی را از حرفهای مفت و بی ربط خود راجع به آینده پر می کنند. و حس می کنند که در حال حاضر در جهان جایی برای آنها نیست.
غالب این مردمان خوابهای خوشی را جع به زندگی آینده بعد از دویست سال دیگر می بینند. اما خودشان به این فکر نمی افتند که از خود بپرسند اگر آنها بنشینند و به خواب و خیال بپردازند کی زندگی بشر را سر و سامان خواهد داد و او را سعادتمند خواهد کرد؟
پیشاپیش این مردم محزون وتیره دل و نومید انسان تیزبین بزرگ و دانشمندی قرار گرفته است. او به تمام ساکنین درمانده و افسرده کشورش نظر می اندازد با تبسمی محزون، با آهنگی ملایم و سرزنشی عمیق، با دردی در دل و انعکاسی از آن درد بر چهره، با صدایی صمیمی و زیبا به آنها می گوید:
دوستان من بد زندگی می کنید، اینگونه زیستن شرم آور است!